میراث آریا: بر اساس روایتهای شفاهی و اسناد محلی، آغاز آیین «حلیم جم» به بیش از ۳۰۰ سال پیش بازمیگردد و نخستین بار در حسینیههای قدیمی فین برگزار شده است.
با گذشت زمان، این آیین نهتنها از میان نرفته، بلکه با تقویت نظام مشارکت مردمی، نسل به نسل انتقال یافته و امروزه بهعنوان بخشی از هویت محلی فین و نمادی از پایبندی جامعه به ارزشهای دینی و فرهنگی شناخته میشود.
واژهشناسی «جُم»؛ سفال و آیین در همتنیدهاند
واژه «جُم» برگرفته از نام ظرفهای سفالی خاصی است که حلیم در آنها طبخ میشود. این خمرهها که ارتفاعی نزدیک به یک متر دارند، دارای دهانهای باریک و بدنهای مخروطیشکل هستند و بهطور سنتی توسط استادکاران سفالگر در روستای لشتغان از توابع بندرخمیر ساخته میشوند.
جنس خاک، دمای پخت، و فرم هندسی این خمرهها به گونهای است که آنها را در برابر آتش مستقیم مقاوم میسازد. همچنین پیش از هر دوره پخت، سطح بیرونی آنها با گل رس و خاک نرم اندود میشود تا از ترکخوردگی بر اثر حرارت جلوگیری شود.

مراحل پخت؛ آمیزهای از مهارت، ایمان و همبستگی
فرایند پخت حلیم جُم، با آمادهسازی مواد اولیه از شامگاه پیش از روز نخست محرم آغاز میشود. مردان هر حسینیه از نیمهشب در محل حاضر میشوند. گوشت، گندم، آب و ادویه در خمرهها ریخته شده و بر روی آتش چوب نخل یا تافال قرار میگیرند.
در طول ساعات طولانی پخت، چندین نفر از اعضای هر منبر یا خانوادههای درگیر، با کفگیرهای بلند چوبی که گاه بیش از یک متر طول دارند، بهنوبت محتویات خمره را هم میزنند؛ کاری که در گویش محلی «دار آوردن» یا «دار توی حلیم آوردن» نامیده میشود. این عمل نیازمند دقت، صبر و همآهنگی گروهی است.
اینجاست که ویژگی «بردباری» به میان میآید و برخی پژوهشگران همین معنا را ریشه واژه «حلیم» میدانند—خوراکی که با صبوری و در آرامش آماده میشود.

توزیع نذری؛ بازآفرینی پیوندهای اجتماعی
توزیع حلیم جُم بهمثابه بخش پایانی آیین، واجد معانی نمادین و کارکردی متعددی است. نخست آنکه بهعنوان «نذر» مذهبی، نوعی ادای دین است که از سوی خانواده یا گروهی خاص به نیت سلامتی، شفا، حاجت یا عزای حسینی ادا میشود.
از سوی دیگر، شیوه توزیع حلیم بین مردم محلی، هیئتهای عزاداری، و حتی رهگذران یا مسافران، شکلگیری نوعی شبکهی اجتماعی را تسهیل میکند که در آن مفهوم «برکت» بازتولید میشود. خوردن این خوراک آیینی با شیوههای مختلفی همراه است ــ برخی آن را با شکر و دارچین، برخی با روغن محلی یا نمک میخورند ــ که این نیز خود نشانهای از همزیستی ذائقهها در بستر آیین است.
حسینیهها؛ نهادهای مردمی حافظ میراث آیینی
هر حسینیه یا «منبر» در فین، نهتنها یک فضای مذهبی، بلکه نهادی فرهنگیـاجتماعی بهشمار میآید. این منبرها غالباً به خاندانهای قدیمی منطقه تعلق دارند که مدیریت و اجرای آیینها را نسل به نسل برعهده گرفتهاند.
نامهایی مانند منبر خضر، منبر ولیالله، قتال، منبر کل تراب، منبر کل خیری (خاندان جعفریها) و منبر حاجعلی، یادآور ساختار منسجم و تاریخی سازماندهی مراسمهای عاشورایی در فیناند. این نهادها در عین حال، پایگاهی برای مشورت، تصمیمگیری جمعی، تأمین منابع مالی و ساماندهی مشارکت داوطلبانه نیز محسوب میشوند.

حلیم جُم در مقیاس تطبیقی؛ نمونهای از «خوراک آیینی» در ایران
آیین حلیم جُم را میتوان در منظومه بزرگتر «خوراک آیینی» ایران بررسی کرد؛ جایی که نذریها، از آش عباسعلی در کرمان گرفته تا آش امام حسین در زنجان، هر یک دارای نظام پخت، مناسک توزیع، و ساختار اجتماعی خاص خود هستند. اما آنچه حلیم جُم را متمایز میسازد، استفاده از خمرههای سفالی سنتی، حضور پررنگ فناوری بومی، و استمرار مشارکت ساختاریافتهی مردمی است که در کمتر آیینی با این ترکیب دیده میشود.
آیینی برای زندگی، نه فقط برای عزا
از منظر مطالعات فرهنگی، آیین پخت حلیم جُم ترکیبی است از سنت، خلاقیت و استمرار فرهنگی. این آیین، تجلی همزیستی باور دینی و کنش اجتماعی است و در دل خود، مفاهیمی همچون «حافظه جمعی»، «هویت محلی» و «اقتصاد اشتراکی» را حمل میکند.
در دورانی که بسیاری از آیینهای سنتی در معرض فراموشی یا تغییر ماهیت هستند، استمرار این مراسم در فین، نشانهای از توان جامعه محلی برای حفظ میراث فرهنگی خویش، از طریق بازآفرینی معنادار سنت در بستر زندگی معاصر است.
انتهای پیام/

نظر شما